بازار اتوماسیون بازاریابی در سال‌های اخیر با سرعت زیادی دچار تغییر و تحول شده است. شاید یک دهه پیش، ابزارهایی مثل Marketo، Salesforce Marketing Cloud و Hubspot، نام‌های آشنای این حوزه بودند و بیشتر کسب‌وکارها سراغشان می‌رفتند. آن زمان تمرکز اصلی بر خودکارسازی کمپین‌های ایمیلی و پرورش سرنخ‌های فروش در فضای B2B بود.
اما امروز، رفتار و انتظارات مشتریان به‌شدت تغییر کرده است. برندها دیگر نمی‌توانند تنها با ارسال ایمیل‌های زمان‌بندی‌شده مخاطبان را جذب و حفظ کنند. نیاز به تعامل آنی، در لحظه و از طریق کانال‌های مختلف بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. همین موضوع باعث شده نسل قبلی این ابزارها با چالش‌هایی مثل پیچیدگی اجرا، هزینه‌های بالا و محدودیت در طراحی مسیرهای تعاملی مواجه شوند.
در چنین شرایطی، ابزار وب اینگیج به‌عنوان یک پلتفرم نسل جدید وارد بازار شد. این ابزار با ارائه امکاناتی مثل شخصی‌سازی پیشرفته، تعامل یکپارچه از طریق پیامک، نوتیفیکیشن، ایمیل، وب‌سایت و اپلیکیشن و البته یکپارچه‌سازی داده‌های کاربران، توانست نگاه تازه‌ای به مارکتینگ اتومیشن ارائه دهد.
امروز WebEngage برای کسب‌وکارهایی که به دنبال یک ابزار انعطاف‌پذیر، داده‌محور و سریع هستند، یکی از گزینه‌های اصلی است. این پلتفرم در بسیاری از بازارهای در حال رشد از جمله اروپا، خاورمیانه، آسیا و اقیانوسیه جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده و در میان شرکت‌های میان‌رده و سازمان‌های بزرگ محبوبیت زیادی به دست آورده است.
جایگاه WebEngage در بازار مارکتینگ اتومیشن
تا همین چند سال پیش، بازار مارکتینگ اتومیشن تقریباً در اختیار ابزارهای بزرگ و سازمانی بود. محصولاتی مثل Salesforce Marketing Cloud، Marketo و Oracle Eloqua، انتخاب اول شرکت‌های بزرگ بودند. البته این ابزارها امکانات فراوانی داشتند، اما راه‌اندازی‌شان پیچیده و هزینه‌شان بالا بود. به همین دلیل بیشتر برای سازمان‌هایی مناسب بودند که تیم‌های فنی قوی در اختیار داشتند.
اما رفتار مشتریان تغییر کرد و کسب‌وکارها به سمت بازاریابی مبتنی بر رفتار کاربر و شخصی‌سازی داده‌محور حرکت کردند. همین روند باعث شد نیاز به ابزارهایی منعطف‌تر، ساده‌تر و البته سریع‌تر حس شود.
در این میان، WebEngage با پلتفرمی که به‌راحتی قابل پیاده‌سازی بود و زمان ورود به بازار کوتاهی داشت، توانست به انتخاب محبوب شرکت‌های میان‌رده و سازمان‌های بزرگ تبدیل شود. امروز WebEngage در کنار ابزارهایی مثل Braze، MoEngage و Iterable جزو پلتفرم‌های نسل جدیدی است که تمرکزشان بر چابکی، انعطاف‌پذیری و تجربه کاربری پیشرفته است.
تفاوت‌های کلیدی WebEngage با رقبا
یکی از مهم‌ترین مزیت‌های WebEngage نسبت به بسیاری از رقبا، سهولت در پیاده‌سازی است. در حالی که ابزارهایی مانند سیلزفورس مارکتینگ کلاد و ادوبی کمپین به تیم‌های فنی متخصص و فرآیندهای پیچیده برای استقرار نیاز دارند، WebEngage به تیم‌های بازاریابی اجازه می‌دهد به‌سرعت و بدون وابستگی شدید به تیم فنی، از قابلیت‌های پیشرفته این پلتفرم استفاده کنند.
همچنین، این پلتفرم با ارائه هماهنگ‌سازی واقعی در کانال‌های مختلف، تجربه‌ای متمایز نسبت به ابزارهایی که هنوز تمرکز اصلی‌شان بر ایمیل است، فراهم می‌کند. WebEngage امکان تعامل یکپارچه از طریق پیامک، نوتیفیکیشن پوش، ایمیل، پیام‌های درون اپلیکیشن و وب‌سایت را در اختیار بازاریابان قرار می‌دهد. این مزیت به تیم‌های بازاریابی کمک می‌کند تا استراتژی‌های بازاریابی همه‌کاناله خود را به‌طور کامل اجرا کنند.
از سوی دیگر، قابلیت سگمنت‌بندی پیشرفته مبتنی بر داده‌های رفتاری آنی، این امکان را به بازاریابان می‌دهد که مخاطبان را به‌صورت پویا و متناسب با رفتارهای جاری هدف‌گذاری کنند. علاوه بر این، مدل قیمت‌گذاری انعطاف‌پذیر WebEngage نیز نقش مهمی در افزایش استقبال بازارهای در حال رشد از این پلتفرم داشته است.
WebEngage چه امکانات کلیدی دارد؟
یکی از قابلیت‌های جذاب WebEngage، امکان شخصی‌سازی پیشرفته است. این یعنی شما می‌توانید تجربه کاربر را براساس داده‌های رفتاری، ترجیحات فردی و الگوهای تعاملی او، کاملاً متناسب‌سازی کنید.
قابلیت اتوماسیون چندکاناله هم از نقاط قوت دیگر این پلتفرم است. به کمک این ویژگی می‌توانید سفر مشتری را در کانال‌های مختلف کاملاً یکپارچه مدیریت کنید. همچنین وجود پلتفرم یکپارچه داده‌های مشتری، تحلیل‌های آنی و ابزار طراحی مسیر تعاملی باعث شده WebEngage به یکی از راهکارهای جامع و محبوب در این حوزه تبدیل شود.
چطور WebEngage به افزایش نرخ تبدیل کمک می‌کند؟
افزایش نرخ تبدیل همیشه یکی از دغدغه‌های اصلی تیم‌های بازاریابی است. WebEngage با استفاده از محرک‌های رفتاری آنی و پیام‌های شخصی‌سازی‌شده کمک می‌کند تعامل مخاطبان با کمپین‌ها افزایش یابد. این موضوع به‌طور مستقیم روی نرخ تبدیل تأثیر می‌گذارد.
تجربه نشان داده کسب‌وکارهایی که از WebEngage برای طراحی کمپین‌های چندکاناله هماهنگ استفاده می‌کنند، نتایج بهتری در تبدیل بازدیدکنندگان به مشتریان وفادار به دست می‌آورند.
کمپین‌های خودکار؛ ساده اما مؤثر
یکی از ویژگی‌های WebEngage که آن را برای تیم‌های بازاریابی جذاب می‌کند، امکان طراحی کمپین‌های چندمرحله‌ای با منطق شرطی است. به این ترتیب می‌توانید مسیرهای تعاملی هوشمندانه‌ای خلق کنید که براساس رفتار لحظه‌ای کاربران واکنش نشان می‌دهند. این قابلیت باعث می‌شود کمپین‌ها کاملاً هدفمند و در عین حال مؤثر اجرا شوند.
یکپارچگی آسان با دیگر ابزارها
WebEngage در زمینه یکپارچه‌سازی هم امکانات خوبی دارد. این پلتفرم به‌راحتی با ابزارهای دیگر مانند سیستم‌های مدیریت ارتباط با مشتری، پلتفرم‌های تجارت الکترونیک و انبارهای داده یکپارچه می‌شود. این یکپارچگی باعث می‌شود جریان داده‌ها در کل اکوسیستم بازاریابی کسب‌وکار بدون مشکل پیش برود.
چالش‌ها و راهکارهای WebEngage
مثل هر ابزار قدرتمندی، استفاده از WebEngage هم چالش‌های خاص خود را دارد. برای مثال، بهره‌برداری کامل از تمام امکانات آن نیاز به یادگیری و تجربه دارد. همچنین اگر کیفیت داده‌های موجود در کسب‌وکار پایین باشد، نمی‌توان انتظار بهترین نتایج را از شخصی‌سازی‌ها داشت.
البته WebEngage با ارائه مستندات کامل و پشتیبانی قوی، این چالش‌ها را تا حد زیادی مدیریت‌پذیر کرده و به کاربران کمک می‌کند به‌مرور از تمام ظرفیت‌های پلتفرم استفاده کنند.
بهترین روش‌ها برای موفقیت در استفاده از WebEngage
اگر می‌خواهید از WebEngage بیشترین بهره را ببرید، بهتر است کار را با کمپین‌های ساده شروع کنید و به‌مرور به سراغ کمپین‌های پیچیده‌تر بروید. همچنین سرمایه‌گذاری روی بهبود کیفیت داده‌ها یکی از اقدامات کلیدی برای موفقیت است.
استفاده بهینه از قابلیت‌های بلادرنگ و انجام تست‌های مقایسه‌ای هم از جمله رویکردهایی است که می‌تواند اثربخشی کمپین‌های شما را به شکل چشمگیری افزایش دهد.
جمع‌بندی
امروزه که تجربه مشتری، شخصی‌سازی و چابکی در بازاریابی اهمیت زیادی پیدا کرده است، WebEngage به‌عنوان یک پلتفرم نسل جدید مارکتینگ اتومیشن، نقش مهمی در تحول این بازار ایفا می‌کند.
